ضرب المثل‌های فارسی به انگلیسی

ضرب‌المثل‌های انگلیسی، همانند هر زبان دیگری، بخش مهمی از فرهنگ و زبان آن ملیت هستند که به طور مختصر و مؤثر مفاهیم پیچیده را بیان می‌کنند. این عبارات کوتاه، حاوی تجربه‌ها و باورهای جمعی هستند که نسل به نسل منتقل شده‌اند. درک و استفاده از ضرب‌المثل‌های انگلیسی نه تنها به شما کمک می‌کند تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید، بلکه ارتباطات شما را نیز طبیعی‌تر و بومی‌تر جلوه می‌دهد. آشنایی با این ضرب‌المثل‌ها، به خصوص در مکالمات روزمره، به شما در ارتقای مهارت‌های زبانی‌تان کمک شایانی خواهد کرد.

بخش اول- ضرب المثل های کاربردی زبان انگلیسی

نابرده رنج گنج میسر نمی شود

نو پینز، نو گِیْن

no pains ,no gains

خواستن توانستن است

وِر دِر ایز اِ ویْل دِر ایز اِ وی

where there is a will there is a way

آب در هاون کوبیدن

هی بیتس اِ دِد هورْس

he beats a dead horse

پول علف خرس نیست

مانی دازِنْتْ گرو آن دِ تْری

money doesn’t grow on the tree

نوش دارو بعد از مرگ سهراب

اَفتِر دِث دِ داکتِر

after death the doctor

خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو

وِن یو آر این روم، دو اَس دَ رومانْس دو

when you are in Rome,do as the Romans do

او خیالات خام در سر دارد

هی بیلز کِسْتِل این دِ اِیْر

he builds castles in the air

توانا بود هرکه دانا بود

نالِج ایزْ پاوِر

knowledge is power

پیمانه اش پر شده است

هیز دیْز آر نامْبِرد

his days are numbered

به هرجا بری آسمان همین رنگه

اُول رودز لید تو روم

all roads lead to Rome

از آب گل آلود ماهی گرفتن

فیشْ این ترابِلد واتِر

fish in troubled waters

خشک و تر با هم می سوزند

اِوری وان ایز این دِ سِیْم بوت

everyone is in the same boat

دل به دریازدن

تِیْک دِ پلانْژ

take the plunge

باد آورده را باد می برد

ایزی کامز، ایزی گوز

easy comes,easy goes

بی خبری خوش خبری است

نو نیوز ایز گود نیوز

no news is good news

شاهنامه آخرش خوش است

اُول ایز وِل دَت اندْز وِل

all is well that ends well

دو صد گفته چون نیم کردار نیست

اکْشِنْز سْپیک لَودِر دَن وُرْدْز

actions speak louder than words

هر گردی که گردو نمی شود

اُول دَت گیلتِرز ایز نات گُلْد

all that glitters is not gold

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است

بِتِر لِیت دَن نِوِر

better late than never

کوری که عصاکش کسی شود

دِ بلایْنْد لیدینگ دِ بلایْنْد

the blind leading the blind

جوجه را آخر پاییز می شمارند

دونْت کانْت یور چیکِنْز بیفور دِیْر هَچْت

don’t count your chickens before they’re hatched

دیگ به دیگ میگه روت سیاه

دِ پُت کالینگ دِ کِتِل بلَک

the pot calling the kettle black

دندان اسب پیش کشی را نمی شمارند

دونْت لوک اِ گیف هورس این دِ مَوس

don’t look a gift horse in the mouth

یک دست صدا ندارد

مِنی هندز مِیک لایت وُرک

many hands make light work

کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد

دِ شو مِیکِرز وایْف گُزْ دِ وُرْسْت شُد

The shoemaker’s wife goes the worst shod

از دنده چپ برخاستن

تو گِت اوت آو بِد آن دِ رانْگ سایْد

To get out of bed on the wrong side

با یک گل بهار نمی شود

وان سُوالو داز نات مِیْک سامِر

One swallow does not make summer

باد آورده را باد می برد

لایت کام،لایت گو

Light come, light go

نانش در روغن است

هیز بِرد ایز باتِرد آن بوث سایْدز

His bread is buttered on both sides

یک تخته اش کم است

هی ایز اِ باتِن شورْت

He is a button short

به ساز کسی رقصیدن

تو دنْس تو اِ پرسِنْز تُون

To dance to a person’s tune

حساب حساب است، کاکا برادر

بارْگن ایز بارْگن

Bargain is bargain

مثل خر در گل مانده

لایْک داک ایْن ثاندِرسْتورم

Like a duck in thunderstorm

نخود هر آشی بودن

تو هو اِ فینْگِر این اِوری پای

To have a finger in every pie

دست و پا چلفتی است

هیز فینگرز آر اُول ثامبز

His fingers are all thumbs

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

در ایز نو اسموک ویث اوت فایِر

There is no smoke without fire

از چاه درآمدن و در چاله افتادن

تو فال فرام دِ فرایینگ پَن اینتو دِ فایِر

To fall from the frying pan into the fire

مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد

اِ بِرْنْت چایْلد درِدز دِ فایِر

A burnt child dreads the fire

آرامش قبل از طوفان

آفتِر سْتورم کِیْمز کامز

After storm cames calms

پا توی یک کفش کردن

هارپ آن وان سْترینگ

Harp on one string

بخش دوم- اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی

به چه منظور

تو وات اِند

to what end

باید به کارش ایولله گفت.

یو ماسْت هَند ایت تو هیم

You must hand it to him.

با صحبتهایت حالم را بهم میزنی.

یو مِیْک می ایل ویث یور سپیچ

You make me ill with your speech.

به جرأت میتوانم بگویم…

آی دِر سِی

I dare say…

بپایید. ملتفت باشید.

مایْند یور آی

Mind your eye.

ببخشید پشتم به شماست.

اِکسْکیوز می بَک

Excuse me back.

به شرافتم سوگند

اِپْ-اُن مای وُرْدز

upon my word

بهحساب خودم

آن مای اون اِکانْت

on my own account

(قیافه اش) به پدرش رفته.

هی تِیْکْس اَفْتِر هیز فادِر

He takes after his father.

به حال من فرقی نمیکند….

ایت ایز اُول دِ سِیم تو می

It is all the same to me.

بدرد من نمی خورد.

ایت داز نات اَنْسِر مای پُرپوز

It does not answer my purpose.

به تو چه؟

واتْ ایز دَت تو یو ؟

What is that to you?

بین خودمان باشد

بیتوین یو آند می

Between you and me

به من مربوط نیست

ایت ایز نات کَنْسِرْن آو مایْن

It is not concern of mine.

آدم خوش معامله شریک مال مردم است

آنِستی ایز بست پَلِسی

Honesty is best policy.

به هیچ وجه نمیدانم

آیْم هنْگْد ایف آی نو/ آیْل بی هنْگْد ایف آی نو

I’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know.

باعث افتخار من است

آی اَم گرِیْتْلی آنِرد

I am greatly honored.

برو با هم قد خودت طرف بشو

پیک آن سام‌وان یور اُن سایز

Pick on someone your own size.

بابا ایوالله!

آی تِیک مای هَت آف تو یو/ تِیْک مای هَت آف تو

I take my hat off to you. /take my hat off to

با دم شیر بازی نکن

دونْت تویست دِ لاینز تِیْل

Don’t twist the lion’s tail.

برگ سبزی است تحفه ی درویش

ویدوز مایْت

A widow’s mite.

بگذارید نفسم جا بیاید

لِت می گَدِر مای بریث

Let me gather my breath.

برحسب تقاضای…

اَت دِ اینتَنْس آو

at the instance of

سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه

مایْند یور اُن بیزنِس

Mind your own business.

بی حالم. بی حوصله ام

آی آم آف کالِر

I am off color.

به دیگران نیکی کنید

دو گود آدِرْزْ

Do good to others.

بجنبید. زودباشید

سْنَپ این تو

Snap into it.

بی ادبی و پررویی موقوف

نان آو یور سُس

None of your sauce.

بره به جهنم

دِ دِویل تِیْک هیم

The devil take him.

برو گم شو!

کلیِر اَوت

Clear out!

تا آنجا که به من مربوط می شود.

فور اُل آی کِر

For all I care.

برو پی کارت!

گو اِلانْگ ویث یو/ گِت لاسْت

Go along with you/get lost!

بارک الله!

گود شو

Good show!

برو به جهنم!

گو تو دِ دِوِل

Go to the devil!

بالادست ندارد.

هی ایز سِکنْد تو نان

He is second to none.

بنظر من….

ایت لوکس تو می

It looks to me….

بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است.

ایت ایز آپ تو یو

It is up to you.

بیخود نبود که…

ایت واز نات فور ناثینگ دَت

It was not for nothing that…

به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن)

هیِرز تو یو

Here’s to you.

بی رودربایستی

این اِ فُمیلی وِی

In a family way

تا چه پیش آید.

ایت اُل دیپِندْز

It all depends.

تا جایی که در توان من است.

تو دِ بِسْت آو مای اِبیلیتی

To the best of my ability.

تا خرخره گرفتار مشکل است.

هی ایز نِک- دیپ این ترابِل

He is neck-deep in trouble.

تا آنجا که من میدانم….

فور دِ بِسْت آو مای نالِج

For the best of my knowledge…

با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته.

هی رُبز هیز بِلی تو کاوِر هیز بَک

He robs his belly to cover his back.

تف بر این زندگی.

دَون دیسْ لایْف

Down this life.

تا زندگی هست امید هست.

وایْل دَر ایز اِ وایْل دِر ایز اِ هوپ

While there is a while there is a hope.

تا آنجا که چشم کار میکند.

اَس فار اَس دِ آی کَن ریچ

As far as the eye can reach.

تا تنور گرم است نان را بچسبان.

ستریک وایْل دِ آیْرون ایز هات

Strike while the iron is hot.

صداقت بهترین سیاست است.

آنِسْتی ایز دِ بِسْت پالِسی

Honesty is the best policy.

توی باغ نیست.

هی ایز آف دِ ریْلز

He is off the rails.

نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد.

ویْسْت نات، وانْت نات

Waste not, want not.

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.

در ایز نو سْموک ویث اَوت فایِر

There is no smoke without fire.

تازه اولشه.

دیس ایز اّنْلی دِ بیگینینگ

This is only the beginning.

تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر.

سپِر دِ رُد سْپویْل دِ چایْلْد

Spare the rod and spoil the child.

توانا بود هر که دانا بود.

نالِج ایز پاوِر

Knowledge is power.

تفرقه بنداز و حکومت کن.

دیواید اَنْد رول

Divide and rule.

جریان چیه؟

وات ایز اُول اِبَوت

What is all about

جلوی زبونت رو بگیر.

کِنْتْرُل یور تانگ

Control your tongue.

بزن به چاک.

بُاز آف

Buzz off.

بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید.

هِلْپ یور سِلْف

Help yourself.

بدجوری گیر کردم.

آی اَم این اِ رَدِر هول

I am in a rather hole.

به غیرتم برخورد.

مای پرایْد واز ووندِد

My pride was wounded

بد هیچکس را نخواهید.

ویش نو بادی ایل

Wish nobody ill.

پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن.

کات یور کوت اِکوردینْگ تو یور کلوز

Cut your coat according to your cloth

پول حلال مشکلات است.

مانی تاکْس

Money talks

پای مرا وسط نکشید.

دونْت اینوُلو می

Don’t involve me

پایش لب گور است.

هی ایز آن هیز لَسْت لِگ

He is on his last leg

چارهای جز این ندارم.

آی هَوْ نو چویْس بات…

I have no choice but…

بیخیالش!

وات دو آی کِر

What do I care

چه خیال باطلی

اِ فَتْ چَنْس

A fat chance

چه نفعی دارد؟

وات ایز دِر این ایت

What is there in it

چرا در مجلس عروسی داشتی چشمچرانی میکردی؟

وای وِر یو فیدینگ یور آیْز این دِ وِدینگ پارتی

Why were you feeding your eyes in the wedding party

چوب خدا صدا ندارد.

دِ مِلْز آو گاد گرایْند سْلولی

The mills of God grind slowly

چقدر به شما بدهکارم؟

هَو ماچ دو آی اُو یو

How much do I owe you

چه پررویی!

وات چیک

What cheek

چه باید کرد؟

وات ایز تو دو

What is to do

منتشر شده توسط انگلیسی یادبگیر در پلتفرم رسانیکا