وقتی نه میخواهی زندگی کنی و نه بمیری😔: 5 راهکار برای عبور از روزهای بیانگیزگی و پوچی
منبع: https://rasanika.com
احساس اینکه نمیخواهید زنده بمانید یا بمیرید، معمولاً نشانهای از پریشانی عاطفی است، نه تمایل واقعی به پایان دادن به زندگی. این احساسات اغلب با ناامیدی، ناتوانی، مشکلات سلامت روان یا خستگی شدید همراهاند. در چنین شرایطی، درخواست کمک حرفهای، جستجوی حمایت اجتماعی و برداشتن گامهای کوچک و دلسوزانه میتواند به شما در کنار آمدن با این افکار کمک کند.
احساس اینکه نمیخواهید زندگی کنید، اما نمیخواهید بمیرید، میتواند دردناک و گیجکننده باشد. این افکار که به عنوان «افکار خودکشی غیرفعال» شناخته میشوند، نشانهای از رنج عاطفی و نیاز به حمایت هستند. یادگیری روشهای کنار آمدن با این احساسات اهمیت زیادی دارد و میتواند شامل درمان، برنامهریزی ایمنی و دریافت حمایت باشد.
اگر چنین احساسی دارید، همین حالا برای دریافت پشتیبانی اقدام کنید:
با کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید.
با خط بحران یا مرکز مشاوره تماس بگیرید.
روی آیندهی نزدیک تمرکز کنید و کارها را به گامهای کوچک تقسیم کنید.
ایمن بمانید و از هر چیز خطرناک یا آسیبزننده دوری کنید.
تا حد امکان تنها نباشید و با دوستان یا خانواده در ارتباط بمانید.
کاری آرامشبخش انجام دهید، مثل گوش دادن به موسیقی، پیادهروی یا در آغوش گرفتن یک پتوی گرم.
با یک درمانگر یا پزشک صحبت کنید تا راههایی برای کاهش این احساسات پیدا کنید.
احساس اینکه نمیخواهید زندگی کنید اما نمیخواهید بمیرید، معمولاً نشانهی درد درونی است. این درد میتواند ناشی از افسردگی، خستگی، استرس مزمن، احساس تنهایی یا از دست دادن معنا در زندگی باشد. ممکن است احساس کنید کنترل امور از دستتان خارج شده یا زندگی بیهدف است. اما پرسشهای عمیق وجودی، اگر با حمایت و درک همراه باشند، میتوانند به شما کمک کنند تا معنای تازهای برای زندگیتان بیابید.
درمان میتواند به شما کمک کند علت این احساسات را درک کنید و ابزارهایی برای حفظ ایمنی و آرامش پیدا کنید. برنامهریزی ایمنی یکی از روشهای مؤثر برای جلوگیری از بحران است و شامل شناسایی راهکارهای مقابلهای و منابع حمایتی میشود. ساختن فهرستی از دلایل زندگی، هرچند کوچک، میتواند به تقویت امید کمک کند.
حمایت اجتماعی نقش مهمی در کاهش احساس ناامیدی دارد. ارتباط با خانواده، دوستان یا گروههای حمایتی میتواند احساس تعلق را افزایش داده و حس سربار بودن را کاهش دهد. حتی تمرینهای معنوی یا فعالیتهایی که به شما حس هدف میدهند، میتوانند در کاهش افسردگی و افکار خودکشی مؤثر باشند.
اگر کسی را میشناسید که چنین احساسی دارد، با دلسوزی و بدون قضاوت به او گوش دهید. به جای تلاش برای قانع کردنش، به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. اگر احساس کردید او در معرض خطر فوری است، فوراً با خدمات اورژانس تماس بگیرید یا او را به نزدیکترین مرکز درمانی ببرید.
زندگی با درد عاطفی دشوار است، اما امید و کمک در دسترساند. هر احساس، حتی شدیدترین آن، گذرا است و با حمایت و توجه میتوان از دل تاریکی، دوباره نوری یافت.
