خشم خودشیفتگی چیست؟
منبع: https://rasanika.com
خشم خودشیفتگی
نکات کلیدی:
خشم خودشیفتهها اغلب از احساس شرم ناشی میشود، زمانی که تصویر ذهنی آنها از خودشان مورد تهدید قرار گیرد.
درمان با درک دلایل درونی و یادگیری مهارتهای مقابلهای میتواند به کنترل این نوع خشم کمک کند.
اگر قربانی خشم خودشیفته هستید، آرام بمانید، مرزهای شخصی تعیین کنید و برای حمایت از خود از درمان بهره بگیرید.
خشم خودشیفتگی اصطلاحی است که نخستین بار در سال ۱۹۷۲ توسط هاینز کوهات به کار رفت. این اصطلاح به تمایل افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) برای بروز خشم شدید در واکنش به کوچکترین تهدید اشاره دارد.
افراد مبتلا به NPD به تحسین و توجه مداوم دیگران نیاز دارند. وقتی این نیاز برآورده نمیشود، احساس شرم پنهان در آنها فعال شده و به شکل خشم انفجاری یا واکنشهای شدید بروز میکند. حساسیت زیاد و ترس از آشکار شدن چهرهی واقعیشان سبب میشود کوچکترین انتقاد را تهدیدی برای خود بدانند.
نشانههای خشم خودشیفتهوار
خشم خودشیفتگی معمولاً واکنشی ناگهانی و بیتناسب با موقعیت است. این خشم میتواند بیرونی (انفجاری) یا درونی (منفعل) باشد.
نشانههای بیرونی:
عصبانیت شدید هنگام نادیده گرفته شدن
فریاد و پرخاشگری کلامی یا فیزیکی
انفجارهای ناگهانی خشم
ناتوانی در کنترل عصبانیت
تلاش برای آسیب عاطفی یا جسمی به دیگران
نشانههای درونی:
رفتار سرد و منفعلپرخاشگرانه
قهر و سکوت طولانی
کنارهگیری از اطرافیان
حسادت و تلخی پنهان
کنایه و تحقیر دیگران
قطع ارتباط برای حفظ غرور
احساس گسست از واقعیت
علل خشم خودشیفتگی
علت دقیق NPD و خشم خودشیفته مشخص نیست، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی، تربیتی و تجربیات زندگی در آن نقش دارند.
ویژگیهای شخصیتی مرتبط با NPD:
خودبزرگبینی
نیاز به کنترل
فقدان همدلی
حس استحقاق
حسادت و تکبر
نیاز مداوم به توجه
عوامل تأثیرگذار:
آسیبهای دوران کودکی مانند بیتوجهی یا تحقیر
خلقوخوی حساس و شرمپذیر
ناتوانی در تنظیم هیجانات
عزت نفس ناپایدار و شکننده
شکستها و ناامیدیهای شرمآور
حسادت نسبت به موفقیت یا دارایی دیگران
دوپارهسازی (دیدن دیگران به صورت کاملاً خوب یا کاملاً بد)
شکلگیری «خود کاذب» برای پنهان کردن آسیبهای درونی
انواع خشم خودشیفته
خشم انفجاری: بروز پرخاشگری، فریاد، تهدید یا حتی رفتار خشونتآمیز.
خشم منفعل: قهر، سکوت طولانی و امتناع از تعامل.
فرد خودشیفته ممکن است هر دو نوع خشم را به شکل متناوب تجربه کند.
چرخه خشم خودشیفتگی
خشم معمولی معمولاً از مراحل تدریجی عبور میکند، اما در خشم خودشیفتگی، واکنش مستقیماً از استرس به انفجار خشم میرسد. در این چرخه، فرد خودشیفته از برآورده نشدن انتظاراتش دچار ناامیدی و سپس خشم میشود. پس از فروکش خشم، احساس شرم بازمیگردد و چرخه از نو تکرار میشود.
نمونههایی از خشم خودشیفتهوار
به خواستهاش نمیرسد: هنگام رد درخواست غیرمنطقی ممکن است خشمگین شود.
توجه کافی دریافت نمیکند: اگر مرکز توجه نباشد، قهر یا حمله میکند.
از دست دادن کنترل: وقتی کنترل دیگران یا موقعیت را از دست میدهد، خشم نشان میدهد.
واکنش به انتقاد: حتی نقد ملایم را تهدید شخصی تلقی میکند.
رو شدن دروغ یا رفتار نادرست: ممکن است واقعیت را انکار کرده و گناه را به گردن دیگران بیندازد.
پیامدهای خشم خودشیفتگی
فروپاشی روابط خانوادگی و عاطفی
طرد شدن اجتماعی
مشکلات مالی یا شغلی
درگیریهای قانونی
آسیب فیزیکی یا روانی
احساس گناه و پوچی
افسردگی، اضطراب و اعتیاد
کنترل خشم خودشیفتگی
درمان خشم خودشیفته با پذیرش مشکل و مراجعه به رواندرمانی امکانپذیر است. روشهای مؤثر شامل رواندرمانی تحلیلی، درمان شناختی رفتاری (CBT)، طرحوارهدرمانی، رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) و درمان مبتنی بر ذهنیسازی هستند.
درمان میتواند به فرد کمک کند تا:
خود واقعیاش را بشناسد و از نقاب خودشیفتگی فاصله بگیرد.
عزت نفس پایدار ایجاد کند.
احساس شرم و ترس از طرد شدن را درک و کنترل کند.
روابط سالمتری با خود و دیگران برقرار کند.
نکاتی برای مقابله با خشم خودشیفته دیگران
بایدها:
درباره اختلال شخصیت خودشیفته آگاهی کسب کنید.
برای خودتان پشتیبانی و درمان بگیرید.
آرام بمانید و از واکنش احساسی خودداری کنید.
مرزهای شخصی مشخص تعیین کنید.
بدانید که مقصر رفتار آنها نیستید.
اگر تهدیدی وجود دارد، محیط را ترک کرده و کمک بخواهید.
نبایدها:
درگیری را تشدید نکنید.
مسائل را شخصی نکنید.
اطلاعات شخصی زیاد در اختیارشان نگذارید.
سعی نکنید با منطق بحث کنید یا رفتارشان را توجیه کنید.
در صورت خشم انفجاری، در موقعیت باقی نمانید.
در موقعیتهای مختلف:
غریبه: فاصله بگیرید و وارد بحث نشوید.
همکار: موضوع را ثبت و به مدیر یا منابع انسانی گزارش دهید.
همسر یا خانواده: در صورت امکان از زوجدرمانی یا مشاوره خانوادگی استفاده کنید و مرزهای خود را حفظ کنید. اگر احساس خطر میکنید، رابطه را ترک کنید.
تغییر واقعی تنها زمانی ممکن است که فرد خودشیفته بخواهد با خود روبهرو شود. چه شما فردی باشید که با خشم خودشیفتگی دستوپنجه نرم میکند و چه قربانی آن باشید، جستجوی کمک و درمان، بهترین گام برای حفظ سلامت روان و روابط انسانی شماست.
