طلاییترین زمان رشد مغز کودک!دوره بحرانی و نقش آن در نابغه شدن
منبع: https://rasanika.com
دوره بحرانی رشد مغز چیست و چه اهمیتی دارد؟
دوره بحرانی بازهای محدود و بسیار اثرگذار در رشد مغز است که طی آن مغز بیشترین پذیرش را برای یادگیری و تجربه دارد. در این زمان، مسیرهای عصبی کلیدی شکل میگیرند و اساس تواناییهای شناختی، عاطفی و اجتماعی فرد را میسازند.
زمان آغاز و پایان دوره بحرانی
از لحظهٔ لقاح آغاز میشود. مغز جنین در دوران بارداری شروع به شکلگیری میکند و برای دریافت حجم عظیمی از اطلاعات آماده میشود.
سالهای تولد تا پنجسالگی مهمترین بخش دوره بحرانیاند؛ دورهای که مغز سریعترین سرعت رشد و یادگیری را دارد.
برخی تواناییها دورههای بحرانی متفاوتی دارند:
زبان: از کودکی تا اوایل نوجوانی.
بینایی: عمدتاً در سالهای اولیه زندگی و بسیار کوتاهتر.
فرضیه دوره بحرانی
اریک لنبرگ پیشنهاد کرد که مغز در یک بازه زمانی مشخص بیشترین توان یادگیری—بهویژه برای زبان—را دارد.
در کودکی، این «پنجره» کاملاً باز است اما با افزایش سن بهتدریج بستهتر میشود. یادگیری در بزرگسالی همچنان ممکن است، ولی نیازمند تلاش و زمان بیشتر است.
چه اتفاقی در مغز طی دوره بحرانی رخ میدهد؟
تشکیل سریع سیناپسها: نورونها شبکههایی عظیم از ارتباطات میسازند.
نوروپلاستیسیته قوی: تجربیات، مسیرهای عصبی پرکاربرد را تقویت و مسیرهای کماستفاده را تضعیف میکنند.
شکلگیری دلبستگی ایمن: رابطه گرم و پاسخگو با مراقبان، پایه سلامت عاطفی و روابط آینده است.
عدم مراقبت مناسب در این دوره میتواند موجب:
مشکلات یادگیری
اختلالات عاطفی
دشواری در ایجاد ارتباطات سالم
شود.
تأثیر رویدادهای نامطلوب (ACEs)
عواملی مثل:
غفلت و سوءاستفاده
فقر و نبود امنیت
استرس مزمن
ضربه به سر
میتوانند رشد طبیعی مغز را مختل کنند. نواحی حساس مانند هیپوکامپ و آمیگدال بیشترین آسیبپذیری را دارند.
تفاوت دوره بحرانی و دوره حساس
دوره بحرانی:
باید در بازه خاصی یادگیری رخ دهد؛ در غیر این صورت بهدستآوردن آن مهارت بسیار دشوار میشود (مثل تواناییهای بینایی).دوره حساس:
یادگیری در این بازه آسانتر است، اما خارج از آن باز هم ممکن است (مثل یادگیری زبان).
بعد از پایان دوره بحرانی
مغز همچنان قادر به یادگیری است، اما نوروپلاستیسیته کاهش مییابد.
مسیرهای عصبی شکلگرفته، تخصصیتر و کارآمدتر میشوند.
بزرگسالان هنوز توان سازگاری دارند، اما سرعت و سهولت یادگیری کمتر است.
تحقیقات جدید نشان میدهد درهای دوره بحرانی کاملاً بسته نمیشوند؛ مغز تا حدودی میتواند سطح انعطافپذیری خود را تغییر دهد (فراانعطافپذیری).
اهمیت این دانستهها برای والدین، مربیان و جامعه
ایجاد محیط غنی، ایمن و محرک در سالهای اولیه، حیاتی است.
مداخلات زودهنگام برای کودکانی که در معرض تجربیات منفیاند میتواند جهت رشد مغز را اصلاح کند.
تجربههای اولیه، پایهٔ تواناییهای مادامالعمر فرد را میسازند.
