چطور از حس ناامیدی بیرون بیایم؟

نکات کلیدی

  • مغز شما ممکن است شرایط را بدتر از آنچه واقعاً هست نشان دهد.

  • صحبت با یک دوست یا عضو خانواده مورد اعتماد می‌تواند دیدگاه‌های تازه‌ای در اختیارتان بگذارد.

  • اگر احساس ناامیدی بیش از دو هفته ادامه داشت، با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید.

ناامیدی یعنی این باور که اوضاع بهتر نخواهد شد یا شما توان تغییر دادن شرایط را ندارید.
چه از بابت پرداخت بدهی‌ها احساس ناامیدی کنید و چه درباره جنبه‌های مختلف زندگی، این حس می‌تواند بسیار سنگین و ناتوان‌کننده باشد. اما خبر خوب این است که حتی زمانی که اوضاع بسیار دشوار به نظر می‌رسد، هنوز می‌توان گام‌هایی برداشت که زندگی را قابل‌تحمل‌تر و روشن‌تر کند.

مغز شما همیشه تصویر دقیقی ارائه نمی‌دهد

هنگامی که احساس ناامیدی می‌کنید، افکار منفی می‌توانند تقویت شوند. ممکن است مغزتان به شما بگوید که شرایط «وحشتناک» است یا هیچ شانسی برای بهتر شدن اوضاع وجود ندارد.
اما داشتن یک فکر، به‌معنای واقعی بودن آن نیست. افکار می‌توانند تحریف‌شده یا نادرست باشند.

مثلاً ممکن است فکر کنید: «همه چیز را امتحان کرده‌ام و هیچ چیز جواب نداده.» این معمولاً یک تحریف شناختی است. شاید چند راه را امتحان کرده باشید، اما نه همه راه‌ها را.
پس حداقل این احتمال را در نظر بگیرید که شاید نگاه شما آن‌قدرها هم دقیق نباشد و امید بیشتری نسبت به چیزی که اکنون می‌بینید وجود داشته باشد.

استدلال مخالف را امتحان کنید

وقتی ناامید هستید، ذهن‌تان معمولاً دلایلی می‌سازد که چرا «هیچ چیز بهتر نخواهد شد». برای مقابله با این روند، چند دقیقه وقت بگذارید و برعکسش را بررسی کنید:

  • چه شواهدی وجود دارد که ممکن است اوضاع بهتر پیش برود؟

  • از چه راه‌هایی ممکن است شرایط بهبود پیدا کند؟

این کار می‌تواند شما را برای دیدن احتمالات جدید آماده کند.

بررسی کنید ناامیدی چه چیزی برایتان به همراه دارد

شاید عجیب باشد، اما ناامید بودن گاهی «مزایایی» دارد. مثلاً:

  • اگر انتظار وقوع چیزهای خوب را نداشته باشید، کمتر نگران ناامیدی یا شکست خواهید بود.

  • ناامیدی می‌تواند مانع اقدام شود و به‌نوعی از شما در برابر ریسک کردن محافظت کند.

کمی فکر کنید: آیا ممکن است ناامیدی باعث شود تلاش نکنید؟ آیا شما را از ایجاد تغییر بازمی‌دارد؟

بررسی کنید ایجاد امید چه چیزی به زندگی اضافه می‌کند

حالا برعکس: اگر امیدوارتر بودید، چه تغییراتی ممکن بود در زندگیتان رخ دهد؟ چه کارهایی را انجام می‌دادید؟
می‌توانید از همین‌جا شروع کنید و طوری عمل کنید که انگار امیدوار هستید—حتی اگر درونتان هنوز چنین احساسی ندارید. گاهی رفتار تغییر می‌کند و احساسات نیز به‌دنبال آن تغییر می‌کنند.

وارد فرایند حل مسئله شوید

تقریباً همیشه کاری وجود دارد که بتوانید برای بهبود اوضاع انجام دهید؛ چه حل مستقیم مشکل، چه تغییر نگاه خود به آن.
حتی اگر مشکل بسیار بزرگ باشد، مثل بیماری یک عزیز، ممکن است بتوانید با کارهایی مثل گذراندن وقت با خانواده یا گرفتن یک روز مرخصی برای سلامت روان، احساس خود را کمی بهتر کنید.

با یک دوست یا عضو خانواده مورد اعتماد صحبت کنید

گاهی صحبت کردن با کسی که به او اعتماد دارید می‌تواند راه‌حل‌های تازه‌ای پیش پای شما بگذارد یا باعث شود از زاویه‌ای متفاوت به مسئله نگاه کنید.
بیان آنچه در دل دارید ممکن است دشوار باشد، اما اغلب یکی از بهترین راه‌ها برای پیدا کردن امید بیشتر است.

یک برنامه بسازید

وقتی ایده‌ها و راهکارها را—به‌تنهایی یا با کمک دیگران—لیست کردید، یک برنامه ساده تنظیم کنید:

  • اولین قدم چیست؟

  • اگر نقشه A جواب نداد، نقشه B چیست؟

به برنامه‌ریزی به چشم یک آزمایش نگاه کنید. هدف این است که راه‌حل‌های مختلف را امتحان کنید تا ببینید کدام‌یک مؤثر است.

اقدام کنید

داشتن برنامه کافی نیست—باید اقدام کنید. حرکت کردن، تلاش کردن و امتحان کردن راه‌های جدید می‌تواند حس کنترل و امید را در شما تقویت کند.

کمک حرفه‌ای بگیرید

ناامیدی مداوم می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی یا سایر مشکلات سلامت روان باشد. اگر این احساس بیش از دو هفته ادامه داشت یا نگران وضعیت روانی خود هستید، با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. درمان—چه گفتاردرمانی باشد، چه دارو—در بسیاری از موارد بسیار مؤثر است و می‌تواند به شما کمک کند دوباره امید را تجربه کنید.

منتشر شده توسط رسامَگ در پلتفرم رسانیکا