بعد از طلاق در مغز چه اتفاقی می‌افتد؟

وقتی یک دوستی صمیمی به پایان می‌رسد، چه بر ذهن و بدن می‌گذرد؟

از دست دادن یک دوست نزدیک تنها یک اتفاق اجتماعی ساده نیست؛ مغز آن را مانند یک تهدید و حتی مانند درد جسمی پردازش می‌کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که پایان یک دوستی صمیمی می‌تواند همان نواحی مغز را فعال کند که هنگام تجربه درد بدنی نیز فعال می‌شوند. این تجربه، مجموعه‌ای از واکنش‌های عصبی، هورمونی و عاطفی را در بدن ایجاد می‌کند و اثر آن می‌تواند تا مدت‌ها باقی بماند.

داستان دومنیکا نمونه‌ای از این واقعیت است. او که در سال‌های اولیه بزرگسالی‌اش با «اما» دوستی عمیق و روزمره‌ای داشت، پس از هشت سال ارتباط نزدیک و تکیه‌گاهی، ناگهان با پایان رابطه مواجه شد؛ درست زمانی که درگیر اولین جدایی عاشقانه‌اش نیز بود. تبدیل نزدیکی هرروزه به سکوت ناگهانی، برای او تجربه‌ای تکان‌دهنده و گیج‌کننده بود—حسی که بسیاری پس از فقدان دوستی تجربه می‌کنند. آمارها می‌گویند حدود ۷۰٪ دوستی‌های نزدیک پس از هفت سال فرو می‌پاشند و اکثر افراد حداقل یک‌بار در زندگی پایان یک دوستی مهم را تجربه می‌کنند.

وقتی دوستی از بین می‌رود، در مغز چه می‌گذرد؟

۱. ذهن احساس تهدید می‌کند

به گفته دکتر «لیزا شولمن»، متخصص مغز و اعصاب، از دست دادن یک دوستی می‌تواند باعث فعال شدن آمیگدال شود؛ بخشی از مغز که تهدید‌ها و خطرات را شناسایی می‌کند. هنگامی که آسیب عاطفی به آستانه مشخصی می‌رسد، آمیگدال واکنش دفاعی بدن را فعال می‌کند و موجی از هورمون‌ها و انتقال‌دهنده‌های عصبی آزاد می‌شود—فرایندی مشابه زمانی که در برابر خطر جسمی قرار می‌گیریم.

۲. هورمون‌ها دچار بی‌نظمی می‌شوند

دکتر «شارون باتیستا» توضیح می‌دهد که این وضعیت می‌تواند منجر به اختلال در تنظیم سروتونین، دوپامین و نوراپی‌نفرین شود.

  • کاهش سروتونین: اختلال در خلق‌وخو و احساس رفاه

  • کاهش دوپامین: بی‌لذتی و از دست دادن انگیزه

  • افزایش نوراپی‌نفرین: تشدید اضطراب و واکنش‌های استرسی

۳. حافظه و احساسات علیه شما عمل می‌کنند

دکتر شولمن اشاره می‌کند که با گذشت زمان، محرک‌های محیطی می‌توانند بخش عاطفی مغز را بیش‌ازحد فعال کنند و اجازه ندهند قشر «متفکر» مغز تصمیم‌های منطقی بگیرد. همین فرایند می‌تواند باعث اضطراب، افسردگی و اختلال خواب شود.

اثرات روانی از دست دادن یک دوست صمیمی

۱. سوگ مبهم

روانشناسانی مانند «سابرینا رومانوف» و «استیوی بلوم» تأکید می‌کنند که سوگ ناشی از پایان یک دوستی بسیار شبیه سوگواری برای مرگ است، با این تفاوت که فرد هنوز زنده است. این تناقض باعث نوعی «سوگ مبهم» می‌شود—غم و دلتنگی همراه با عدم قطعیت و سردرگمی.

۲. احساس طرد شدن

از آن‌جا که دوستی‌ها نیازهای بنیادین ما برای تعلق و امنیت را برآورده می‌کنند، پایان آن‌ها می‌تواند منجر به احساس طردشدگی، شک به خود، تنهایی، کاهش عزت‌نفس و حتی پریشانی هویتی شود.

۳. شکل‌گیری واکنش ترس

گاهی جدایی باعث می‌شود فرد بترسد دوباره وارد روابط جدید شود یا آسیب ببیند. به همین دلیل برخی افراد به‌عنوان مکانیسم دفاعی، انزوا را انتخاب می‌کنند تا از خطر عاطفی احتمالی دور بمانند.

آیا از دست دادن یک دوست با از دست دادن شریک عاطفی متفاوت است؟

به‌گفته دکتر شولمن، مغز «نوع» رابطه را طبقه‌بندی نمی‌کند؛ بلکه «معنای شخصی» آن را می‌سنجد. بنابراین اثر دوستی از نظر ذهنی می‌تواند به اندازه یک رابطه عاشقانه یا حتی بیشتر سنگین باشد، بسته به عمق پیوند و اهمیت آن برای فرد.

چگونه با از دست دادن یک دوستی کنار بیاییم؟

۱. اجازه دهید سوگواری کنید

پایان یک دوستی، مانند هر فقدان مهم دیگر، نیاز به سوگ دارد. به خودتان اجازه احساس کردن بدهید—برای خاطرات، پیوند و نقشی که فرد در زندگی‌تان داشت.

۲. از سرزنش خود یا دیگری اجتناب کنید

افتادن در چرخه سرزنش یا مرور مداوم گذشته، تنها روند بهبودی را کند می‌کند. پذیرش اینکه رابطه به انتهای مسیر رسیده، قدم مؤثری در رهایی ذهنی است.

۳. کنجکاوی بدون قضاوت داشته باشید

پس از فروکش کردن احساسات اولیه، می‌توانید با نگاهی کنجکاوانه به رابطه گذشته نگاه کنید: چه چیزهایی خوب بود؟ چه چیزهایی اشتباه پیش رفت؟ چه چیزهایی می‌تواند در آینده بهتر باشد؟

۴. اهداف آگاهانه برای دوستی‌های جدید تعیین کنید

انتظارات، نیازها و ارزش‌های خود را در یک دوستی مشخص کنید. این کار به شکل‌گیری روابط سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر کمک می‌کند.

۵. شبکه حمایتی خود را بازسازی کنید

ارتباطات موجود را تقویت کنید و با افراد جدید وارد تعامل شوید. ایجاد پیوندهای تازه می‌تواند حس وابستگی، امنیت و تعلق را بازگرداند.

منتشر شده توسط رسامَگ در پلتفرم رسانیکا