هنر شاد بودن : 10 عادت ساده که فورا زندگی شما را تغییر میدن!
شادی همیشه با آتش بازی از راه نمی رسد. بیشتر روزها با انتخاب های آرام، آیین های کوچک یا یک جمله ی مهربانانه تر برای خودتان از راه می رسد.منبع: https://rasanika.com
در شصت و چند سالگی یاد گرفته ام که احساس خوب کمتر به برنامه های بزرگ و بیشتر به الگوهایی مربوط می شود که وقتی کسی حواسش نیست تکرارشان می کنید.
در این مقاله ده عادت ساده را ارائه کرده ام که زندگی ام را شادتر کرده اند.
1. صبح ها را با هدف شروع کنید
نحوه ی شروع روز شما اغلب پیش بینی می کند که چگونه روز را سپری می کنید. ده دقیقه کار عجله ای، حال و هوای آشفته ای ایجاد می کند؛ ده دقیقه ی آرام، آرامش را برای شما به ارمغان می آورد.
این را امتحان کنید : قبل از اینکه به تلفن تان دست بزنید، یک نوشیدنی گرم بنوشید و سه سوال بپرسید – امروز چه چیزی از همه مهم تر است؟ کجا می توانم مهربان باشم؟ چه چیزی می تواند منتظر بماند؟ برای هر کدام یک پاسخ بنویسید. اگر حرکت را دوست دارید، یک حرکت کششی آهسته یا یک پیاده روی کوتاه اضافه کنید. اگر قبل از اینکه روز شما را انتخاب کند، آن را انتخاب کنید، روز را برده اید.
بعد از خواب شبانه مدام طوری از خواب بیدار می شدم که انگار برای انجام کاری دیر کرده ام. یک روز صبح کتری را روشن کردم، کنار پنجره نشستم و یک جمله در یک دفترچه یادداشتم نوشتم : امروز از آنچه که از قبل دارید لذت ببرید. ساده به نظر می رسد اما آن مکث کوچک، تمام روز را شاد کرد.
از آن زمان عادت دفترچه یادداشت را حفظ کرده ام. شگفت انگیز است که چقدر زود پنج دقیقه اول تصمیم می گیرند که تا ظهر صبور باشم یا بدخلق.
2. قدردانی را هر روز انجام دهید
قدردانی وقتی عادی باشد، بهترین نتیجه را می‌دهد. لازم نیست الهام بگیرید – فقط به خوبی های کوچک توجه کنید و آن ها را نام ببرید.
این را امتحان کنید : آن را با یک برنامه روتین که از قبل انجام می دهید، ترکیب کنید. هنگام مسواک زدن دندان هایتان در شب سه چیز را که بوی بدی نداشتند، فهرست کنید. «آب گرم. پیامکی از دخترم. موسیقی جاز قدیمی همسایه که از نرده ها رد می شود.» نکته این است که چشم خود را آموزش دهید تا نوری را که از قبل وجود دارد، دریافت کند.
نکته حرفه ای : یک مورد در مورد تلاش خودتان بنویسید. خودشناسی ریشه های شادی را می پروراند.
3. هر روز یک چیز کوچک را مرتب کنید
بهم ریختگی با فرکانسی که سیستم عصبی شما می شنود، همخوانی ندارد. نیازی به پاکسازی های کلی نیست، هر روز جایی را تمیز و مرتب کنید.
این را امتحان کنید : یک منطقه کوچک (میز کنار تخت، میز ورودی، کشوی خرت و پرت ها) انتخاب کنید و یک تایمر هفت دقیقه ای تنظیم کنید. دور بریزید، تمیز کنید و تمام. هدف کمال نیست؛ صبح های آرام تر و سر و صدای بصری کمتر است.
من قبلا اجازه می دادم پیشخوان آشپزخانه به یک موزه کاغذ تبدیل شود – رسیدها، کش های لاستیکی، پیچ های مرموز. یک پنجشنبه یک تکه به اندازه زیر بشقابی را تمیز کردم و یک گیاه کوچک آنجا گذاشتم.
همین و نکته خنده دار : تمیز کردن مسری شد. من آن را تمیز نگه داشتم چون از دیدنش خوشحال می شدم. گیاه زندگی من را تغییر نداد. اما هر بار که وارد می شدم، احساسم را تغییر می داد.
4. دیدارهای اجتماعی کوچک را برنامه ریزی کنید
ما به مردم نیاز داریم حتی افراد آرامی مثل من. مهمانی های بزرگ می توانند شما را تخلیه کنند؛ مهمانی های کوچک می توانند روح شما را جلا دهند.
این را امتحان کنید : روزانه به یک نفر با یک جمله واقعی پیامک دهید. وقتی از کنار آن نانوایی رد شدم به یادت افتادم – امیدوارم حالت خوب باشد یا عکسی از پیاده روی تان بفرستید. بدون انتظار فقط یک دست تکان دادن از آن طرف خیابان. دوستی که جرعه جرعه حفظ شود، هنوز دوستی است.
5. بدن خود را به روشی که واقعا از آن لذت می برید، حرکت دهید
ورزش وقتی با حرکات شاد همراه باشد عزم شما را راسخ تر می کند.
این را امتحان کنید : کاری را انتخاب کنید که در بدترین روز خود انجام خواهید داد نه بهترین روزتان – ده دقیقه حرکات کششی، یک دوچرخه سواری ملایم، رقصیدن در آشپزخانه با یک آهنگ از دوران جوانی تان، پرسه زدن در اطراف خانه با نگاهی کنجکاو. فقط روندها را دنبال کنید، هرگز کالری ها را دنبال نکنید. برد این است که بعد از آن چه احساسی دارید : آزادتر و واضح تر.
6. با خودتان همانطور که با یک دوست صحبت می کنید، صحبت کنید
سریع ترین راه برای تخلیه شادی، روایت زندگی تان مانند یک مفسر ورزشی منتقد است. صدای خود را عوض کنید، حقیقت را بگویید.
این را امتحان کنید : وقتی منتقد درونی شما فعال شد، جمله را با صدای یک دوست تکرار کنید : از دستش دادی – آزار دهنده بود نه کشنده. وقتی این کار را انجام دهید همان واقعیت با زهر کمتر به شما تفهیم می شود. شادی نیازی به توهم ندارد؛ نیاز به رفتار مناسب با خودتان دارد.
7. یک لیست از ناراحتی های کوچک ایجاد کنید و سه مورد را حذف کنید
ناراحتی های کوچک، بیش از آنچه فکر می کنید، خلق و خوی شما را خراب می کنند.
این را امتحان کنید : یک لیست یک صفحه ای با عنوان «سنگریزه های کفشم» تهیه کنید. هر چیز کوچکی را که شما را آزار می دهد، بنویسید – صندلی لق، لامپ سوخته شده و… سه مورد را انتخاب کنید و آن ها را درست کنید.
8. یک نه بگویید و خودتان را راحت کنید
شادی کمتر به معنای انباشتن چیزهای بیشتر و بیشتر و بیشتر به معنای دفاع از چیزهای مهم در برابر چیزهای بی اهمیت است. تعیین مرز خودخواهانه نیست بلکه مهربانی با خود آینده تان است.
این را امتحان کنید : یک جمله انتخاب کنید که فضایی بدون ناراحتی ایجاد کند. من نمی توانم شنبه بیایم اما می توانم هفته آینده پیاده روی کنم. یا دیگر تماس های عصر را جواب نمی دهم – ایمیل جواب می دهم. چند جمله اول شما ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشند سپس متوجه تسکین شده و شادتر خواهید شد.
یادداشت : ببینید من کامل نیستم و هنوز هم در حال یادگیری هستم اما زمان هایی که یک نه واضح گفته ام، زمان هایی هستند که خودم را بیشتر دوست داشته ام.
9. هر هفته چیزی ببخشید
سخاوت میانبری برای احساس زنده بودن است. این کار، غرور را کوچک و روز را شادتر می کند.
این را امتحان کنید : یک روز در هفته یک کیسه را کنار در ورودی قرار دهید و یک وسیله ای را که دیگر استفاده نمی کنید – یک کتاب، یک لباس، ابزاری که شایسته زندگی دوباره است – به آن بدهید. در روز جمعه آن را به یک نیازمند بدهید. احساس سبکی خواهید کرد و شخص دیگری نیز خوشحال خواهد شد.
اگر پول ندارید، توجه کنید : برای یک همکار جوان تر توصیه نامه بنویسید، یک نقد محبت آمیز برای یک کسب و کار کوچک بنویسید یا برای کسی که انتظارش را ندارد، کارت پستال بنویسید.
10. روز خود را با جمله ی «دفعه بعد بهتر انجام می دهم» به پایان برسانید
کمال شادی را می دزدد، تامل آن را برمی گرداند. ترفند این است که آن را به اندازه کافی سبک نگه دارید تا بتوانید تکرار کنید.
این را امتحان کنید : قبل از خواب دو سوال بپرسید – چه چیزی خوب پیش رفت؟ یک کار کوچک که فردا متفاوت انجام خواهم داد چیست؟ چیزهای کوچک را آماده نگه دارید : مواد صبحانه را آماده کنید، کفش های پیاده روی را آماده کنید، کلیدها را در کاسه ای که واقعا به آن تعلق دارند، بگذارید. پیشرفت، پلکانی است گویی که هر بار از یک پله باریک بالا می روید.
یک الگوی هفتگی ساده
دوشنبه : ده دقیقه صبح بدون تلفن داشته باشید
سه‌شنبه : یک تعمیر کوچک انجام دهید
چهارشنبه : یک پیامک، یک دعوت یا یک قهوه دوستانه در نظر بگیرید
پنجشنبه : کاری سخاوتمندانه انجام دهید
جمعه : هر کاری که واقعا دوست دارید انجام دهید
شنبه : دو ساعت کار بدون دستور کاری انجام دهید
یکشنبه : یک شکست را تجربه کنید
بهانه های رایج و نحوه‌ی عبور از آن ها
وقت ندارم : با پنج دقیقه شروع کنید. همه چیز در این لیست در پنج دقیقه جا می شود. زمان معمولا بعد از شروع ظاهر می شود نه قبل از آن
فراموش می کنم : عادت را به کاری که انجام می دهید گره بزنید
سرعتم را از دست می دهم : یک بار اشتباه کن، فورا از سر بگیر. تنها قانون این است که دو بار اشتباه نکن
احساس حماقت می کنم که چیزها را یادداشت کنم : یک کارت جیبی یا یادداشت تلفنی داشته باشید. شما هنر خلق نمی کنید؛ شما کشش ایجاد می کنید
چرا این چیزهای کوچک جواب می دهند؟
هیچ یک از عادت های بالا یک مهمانی شام را تحت تاثیر قرار نمی دهند. نکته همین است. آن ها به بخش هایی از زندگی که تکرار می کنید، کمی راحتی اضافه می کنند و راحتی مکرر به اعتماد به نفس تبدیل می شود.
اعتماد به نفس توجه را آزاد می کند. با توجه آزاد، متوجه خوبی های بیشتری می شوید، مهربانی بیشتری نشان می دهید و زمان کمتری را بی هدف صرف می کنید.
اگر این موارد را امتحان کنید، نکته ای شخصی نیز خواهید آموخت : اینکه کدام اهرم ها روحیه شما را سریع تر به حرکت در می آورند. برای من، دفترچه یادداشت صبحگاهی و تامل دو دقیقه‌ای عصرگاهی است. برای شما، ممکن است پیاده روی روزانه باشد.
خلاصه
برای اینکه احساس بهتری داشته باشید، لازم نیست زندگی خود را از نو بسازید. فقط باید پنج دقیقه بعدی را تغییر دهید. یک عادت از این لیست انتخاب کنید و به مدت هفت روز آزمایش کنید.
اگر حتی به اندازه یک قاشق چای خوری آرامش بیشتری به شما می دهد، آن را حفظ کنید. اگر نه، آن را تغییر دهید. شادی خط پایان نیست؛ این یک تمرین است.