شادی یا خوشبختی: چرا یکی کافی نیست؟
منبع: https://rasanika.com
خوشبختی را مترادف شادی میدانیم. اگر شما شاد هستید، پس خوشحال هستید، درست است؟ نه. شادی و خوشبختی، اگرچه مشابه هستند، اما یکسان نیستند. شما میتوانید شاد باشید اما خوشبخت نباشید و برعکس. دلیلش این است که شادی و خوشبختی احساسات مثبتی هستند که به طور متفاوتی تجربه میشوند و هر دو اهداف متفاوتی را دنبال میکنند.
شادی دقیقاً چیست؟
لیندسی ری اکرمن، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی، توضیح میدهد: «شادی یک احساس عمیق و اولیه است که افراد زمانی تجربه میکنند که واقعاً در روابط خود احساس ارتباط میکنند، با ارزشهای خود همسو هستند و/یا حس معنا و هدف دارند.»
دکتر دنیل بوسکالجون میگوید: «شادی، احساسی پیچیده است که نشاندهنده لذت است، اما میتواند با ترکیبی از غم و سپاسگزاری نیز همراه باشد. شادی توانایی تأیید خوبیهای زندگی حتی در بحبوحه غم و اندوه است.»
خوشبختی چیست؟
آکرمن میگوید: «خوشبختی یک حالت عاطفی است که میتواند از طریق تجربیات لحظهای رخ دهد و اغلب به عوامل بیرونی مانند یک دستاورد یا کسب رضایت مادی وابسته است.»
بوسکالجون اضافه میکند: «خوشبختی اغلب خودبهخود و در لحظهای که از همگرایی زمان و مکان ناشی میشود، رخ میدهد.»
تفاوت بین شادی و خوشبختی
مت ساسنوفسکی میگوید: «به گفته اکثر محققان، این دو کاملاً متمایز هستند. خوشبختی موقتی و زودگذر است، در حالی که شادی پایدارتر است.»
او توضیح میدهد که خوشبختی میتواند از چیزهای لحظهای مانند خوردن یک بستنی یا گذراندن وقت معنادار با یک عزیز حاصل شود، اما شادی از یک رابطه پایدار درونی و بیرونی ناشی میشود که باعث ایجاد رضایت میشود. برای مثال، عضویت در یک جامعه، بزرگ کردن فرزند یا انجام یک سرگرمی شخصی میتواند شادی ایجاد کند.
ساسنوفسکی میگوید: «اگر خوشبختی احساسی باشد که هنگام ناهار با یک دوست خوب تجربه میکنیم، شادی رضایت کلی است که از تمام روابط معنادار خود احساس میکنیم.»
روانشناسی شادی در مقابل روانشناسی خوشبختی
مارتین سلیگمن «بهزیستی» را به عنوان ساختاری شامل چهار حوزه تعریف کرده است: احساسات مثبت، روابط، معنا و موفقیت. لحظات خوشبختی ممکن است شبیه احساسات مثبت باشند، اما شادی را میتوان در همه چهار بخش یافت و از درون به بیرون میآید، نه از بیرون به درون.
چیزهایی که میتوانند شادی را شعلهور کنند
بوسکالجون میگوید، برای برانگیختن شادی میتوانید در طبیعت وقت بگذرانید، با افرادی که دوست دارید معاشرت کنید یا در سرگرمیهای مورد علاقهتان شرکت کنید.
ساسنوفسکی توصیه میکند که برای تقویت شادی خود، در تجربیاتتان حضور داشته باشید. این شبیه تمرین ذهنآگاهی است و به ما کمک میکند در تجربیات اطرافمان حضور بیشتری داشته باشیم.
پرورش شادی واقعی
شادی واقعی از یک حالت پایدار معنا ناشی میشود. بوسکالجون میگوید میتوان شادی را با تمرین خودآگاهی، نوشتن خاطرات، درمان یا تمرینهای معنوی پرورش داد. آکرمن پیشنهاد میکند با تمرین قدردانی، آسیبپذیری و اعمال مهربانانه، شادی را در خود پرورش دهید.
آیا میتوان شادی و خوشبختی را همزمان تجربه کرد؟
تجربه همزمان شادی و خوشبختی امکانپذیر است. بوسکالجون مثال میزند که یک بازیگر در طول اجرای نهایی یک نمایش هم شادی و هم درک عمیق از لحظه را تجربه میکند.
شما حتی میتوانید غم یا اندوه را همراه با شادی تجربه کنید. اکرمن میگوید: «توانایی احساس و شناسایی چندین احساس در یک زمان، مهارتی مفید برای توسعه است.»
آیا میتوان شادی داشت و شاد نبود؟
بله. ساسنوفسکی مثال میزند که والدین ممکن است در نقش خود احساس رضایت عمیق کنند، اما همزمان خستگی و استرس مزمن را تجربه کنند. حتی مأموریتهای طاقتفرسا در محل کار میتوانند هم شادی و هم غم ایجاد کنند.
راههای پیدا کردن شادی و خوشبختی
آکرمن توصیه میکند:
برای تقویت عزت نفس، به خود پیروزیهای کوچک بدهید.
اهداف کوچک و قابل دستیابی تعیین کنید.
مهارتهای خوددلسوزی و ارزشهای اصلی خود را تمرین کنید.
در زندگی روزمره با صداقت رفتار کنید.
بوسکالجون میگوید حضور بیشتر در زندگی، شادی و خوشبختی بیشتری به همراه خواهد داشت و مستلزم خودآگاهی و آشنایی عمیق با دنیای درونی خود است.
جمعبندی
شادی و خوشبختی هر دو لذتبخش هستند، اما شادی کوتاهمدت، خودجوش و وابسته به عوامل بیرونی است، در حالی که خوشبختی بلندمدت و مرتبط با عوامل درونی است. هیچ احساسی دائمی نیست، اما میتوان هر دو را پرورش داد و از پیچیدگیهای عاطفی زندگی لذت برد.