تفاوت کلیدی بین شادی و خوشبختی
منبع: https://rasanika.com
شادی چیست و خوشبختی چیست؟
بسیاری از ما، از جمله لغتنامه مریامـوبستر، شادی و خوشبختی را مترادف میدانیم. اما این دو احساس، با وجود شباهت، یکسان نیستند. ممکن است خوشحال باشید اما احساس شادی عمیق نداشته باشید و برعکس. هر دو، احساسات مثبتیاند که به شکلی متفاوت تجربه میشوند و اهدافی متفاوت را دنبال میکنند.
در ادامه، تفاوتها و شباهتهای شادی و خوشبختی را بررسی میکنیم و میبینیم که آیا میتوان هر دو را همزمان تجربه کرد. همچنین، چند راهکار عملی برای پرورش این دو احساس ارائه میشود.
شادی چیست؟
لیندسی ری اکرمن، متخصص طب فیزیکی و توانبخشی، شادی را احساسی عمیق و بنیادین میداند که زمانی تجربه میشود که فرد در روابطش احساس ارتباط، در زندگی احساس معنا و درونیاتش احساس هماهنگی با ارزشهای شخصی داشته باشد.
به گفته دکتر دنیل بوسکالجون، شادی احساسی پیچیده است که لذت را در خود دارد اما میتواند همزمان با غم و سپاسگزاری نیز همراه باشد. شادی توانایی دیدن و تأیید خوبیهای زندگی حتی در میان دشواریهاست.
خوشبختی چیست؟
خوشبختی، طبق تعریف بسیاری از پژوهشها، یک حالت عاطفی کوتاهمدت است که اغلب از طریق تجربیات لحظهای و عوامل بیرونی مانند یک موفقیت، یک خرید جدید یا یک رویداد دلپذیر ایجاد میشود. بوسکالجون تأکید میکند که خوشبختی بیشتر خودجوش و در لحظه اتفاق میافتد.
تفاوت شادی و خوشبختی
به گفته مت ساسنوفسکی، درمانگر و مؤسس گفتوگو درمانی فیلادلفیا، شادی و خوشبختی دو تجربهٔ متمایزند:
خوشبختی: زودگذر، وابسته به موقعیت، تجربهای در لحظه
شادی: پایدارتر، ریشهدار در معنا، ارزشها و ارتباطات
اگر خوشبختی را احساس لذت هنگام خوردن یک بستنی یا دیدار با دوستی خوب بدانیم، شادی احساس رضایت عمیقی است که از مجموعه روابط و معناهای زندگی نشئت میگیرد.
روانشناسی شادی و خوشبختی
مارتین سلیگمن، پدر روانشناسی مثبت، بهزیستی را مجموعهای از احساسات مثبت، معنا، روابط و موفقیت میداند. خوشبختی معمولاً در قلمرو «احساسات مثبت» قرار میگیرد، اما شادی را میتوان در هر چهار حوزه یافت.
به بیان دیگر، شادی از درون به بیرون شکل میگیرد، نه برعکس.
شادی و مغز
شادیهای لحظهای معمولاً سیستم پاداش مغز را فعال میکنند و با ترشح دوپامین همراهاند. اما شادی عمیقتر با تنظیم احساسات، انگیزه درونی و تجربه معنا ارتباط دارد.
چگونه شادی را در زندگی شعلهور کنیم؟
شادی اغلب خودبهخود رخ میدهد، اما میتوان شرایط تجربه آن را فراهم کرد:
وقتگذرانی در طبیعت
معاشرت با افرادی که دوستشان دارید
پرداختن به فعالیتها و سرگرمیهای مورد علاقه
تمرین حضور در لحظه و ذهنآگاهی
پرورش شادی پایدار
شادی ماندگار در گرو زندگی کردن با معناست. میتوان از راههایی مانند:
خودآگاهی و توجه به دنیای درونی
نوشتن و خوداندیشی
تمرین قدردانی
آسیبپذیر بودن
انجام کارهای خیر و مهربانانه
این احساس را پرورش داد.
بوسکالجون میگوید شادی واقعی از پذیرش فراز و نشیبهای زندگی به دست میآید؛ یعنی دیدن معنا در تجربههای دشوار نیز بخشی از شادی است.
آیا میتوان شادی و خوشبختی را همزمان تجربه کرد؟
بله. ممکن است همزمان از یک لحظهٔ خاص لذت ببرید (خوشبختی) و در عین حال حس عمیقتری از معنا و قدردانی داشته باشید (شادی). حتی میتوان غم یا اندوه را نیز همراه با شادی تجربه کرد—زیرا انسان ظرفیت تجربه چند احساس بهصورت همزمان را دارد.
آیا میتوان شاد بود اما خوشحال نبود؟
بله. والدینی که در نقش مراقب بودن احساس معنا میکنند، ممکن است همزمان خسته یا غمگین باشند. یا فردی ممکن است شغلش برایش شادیآفرین باشد اما برخی وظایف روزمره او را تحت فشار قرار دهد.
شادی بدون خوشبختی لحظهای نیز میتواند نوعی تابآوری عاطفی ایجاد کند.
چگونه دوباره با شادی و خوشبختی ارتباط برقرار کنیم؟
اکرمن پیشنهاد میکند:
برای تقویت عزتنفس، پیروزیهای کوچک برای خود بسازید.
اهداف کوچک و قابل دستیابی تعیین کنید.
خوددلسوزی را تمرین کنید و ارزشهای اصلیتان را شفاف کنید.
در رفتارهای روزمره صادق باشید.
این گامها به شکلگیری معنا، هدف و تصمیمگیری درست کمک میکنند.
بوسکالجون نیز بر حضور ذهنی تأکید دارد:
با حضور داشتن در کنار خود و دنیای درونیتان، شادی و خوشبختی بیشتری را تجربه خواهید کرد.
جمعبندی
خوشبختی احساسی لذتبخش، کوتاهمدت و وابسته به محرکهای بیرونی است.
شادی احساسی پایدارتر، عمیقتر و ریشهدار در معنا، ارتباط و ارزشهاست.
هر دو ارزشمند و قابل پرورشاند، اما هیچکدام یک وضعیت ثابت و دائمی نیستند. انسان موجودی با تجربههای عاطفی پیچیده است و شناخت این واقعیت خود میتواند بخشی از مسیر رسیدن به شادی و خوشبختی باشد.
