هیچ استرسی پنهان نمی‌ماند؛ پوستت آینه‌ی احساسات توست

وقتی پوست، زبان پنهان ذهن می‌شود

خاطره‌ای از کودکی

یکی از اولین خاطراتم این است که روی تخت مادرم نشسته بودم و گریه می‌کردم، در حالی که او به آرامی لوسیون را روی جوش‌های خارش‌دار پشت زانوهایم می‌مالید. پنج سالم بود. همان‌جا فهمیدم که یک بیماری پوستی ساده می‌تواند زندگی روزمره را بسیار سخت‌تر کند.

درماتیت آتوپیک (شایع‌ترین نوع اگزما) یک بیماری مزمن پوستی است که با خشکی، خارش و التهاب مشخص می‌شود. من بیشتر عمرم با آن زندگی کرده‌ام. علائم جسمی به اندازه کافی آزاردهنده هستند، اما عوارض روانی آن گاهی سخت‌تر است.

وقتی پوست خجالت می‌آورد

در کودکی، جوش‌های پشت زانو باعث می‌شد حتی چهارزانو نشستن یا پوشیدن شلوار بلند برایم سخت شود. شلوارک و دامن راحت‌تر بودند، اما نمی‌خواستم کسی پوستم را ببیند.

با بزرگتر شدن، جوش‌ها از بین نرفتند، فقط جایشان تغییر کرد. در دبیرستان روی گردن و آرنج‌هایم ظاهر شدند؛ نقاطی که همیشه در معرض دید بودند و منبع دائمی خجالت و خودآگاهی.

بسیاری از بیماران اگزما چنین احساسی دارند. لکه‌های قابل مشاهده برایشان شرم‌آور است و حتی می‌تواند به انزوای اجتماعی منجر شود. قضاوت شدن و نصیحت‌های ساده‌انگارانه مثل «فقط کرم بزن»، «فقط آب بیشتر بخور» یا «فقط استرس نداشته باش» حس می‌داد که مشکل من پیش‌پاافتاده است و خودم کوتاهی می‌کنم.

وقتی استرس روی پوست می‌نشیند

در اوایل دهه‌ی بیست سالگی، انتظار داشتم اگزما به‌طور جادویی ناپدید شود، اما برعکس، اوضاع بدتر شد. خارش شدید خوابم را می‌گرفت، ورزش کردن سخت می‌شد و حتی پوشیدن یک لباس ساده باعث درد بود.

پزشکان بارها گفتند که استرسم عامل اصلی است. من هم این ارتباط را دیده بودم: هر بحران روحی یا خانوادگی بلافاصله روی پوستم ظاهر می‌شد. استرس باعث افزایش کورتیزول و التهاب می‌شود، سد دفاعی پوست را تضعیف می‌کند و یک چرخه‌ی معیوب ایجاد می‌کند: استرس اگزما را بدتر می‌کند و اگزما استرس را.

تحقیقات هم نشان داده‌اند که مبتلایان به اگزما بیشتر در معرض اضطراب، افسردگی و حتی اختلال خواب هستند.

نقطه‌ی عطف

در ۲۴ سالگی، در میانه‌ی یک دوره‌ی سخت، دوباره اگزما شعله‌ور شد. خسته و درمانده بودم و فهمیدم که نمی‌توانم همه چیز را درست کنم، اما می‌توانم مراقبت بیشتری از خودم داشته باشم.

به اصول اولیه برگشتم:

  • حمام جو دوسر برای تسکین پوست

  • کرم کورتیزون و خنک کردن با پنکه

  • مصرف آنتی‌هیستامین برای خواب بهتر

  • ورزش سبک در روزهای خنک

  • بی‌توجهی به نگاه دیگران و استفاده از پانسمان‌های محافظ

مهم‌تر از همه، پزشک جدیدی پیدا کردم که به جای گفتن «استرس نداشته باش»، به من یاد داد چطور با بیماری‌ام کنار بیایم.

نگاه تازه به اگزما

امروز هم اگزما وقتی بیمار یا مضطرب هستم عود می‌کند. اما دیدگاهم تغییر کرده است. دیگر آن را صرفاً یک نفرین یا بار نمی‌بینم، بلکه به‌عنوان یک سیگنال به آن نگاه می‌کنم؛ چراغ هشداری که می‌گوید بدنم به استراحت نیاز دارد.

وقتی ظاهراً آرام به نظر می‌رسم اما درونم پر از استرس است، پوستم حقیقت را آشکار می‌کند. این یادآوری فیزیکی باعث می‌شود به درونم توجه کنم.

منتشر شده توسط رسامَگ در پلتفرم رسانیکا