چرا گاهی می‌خواهیم ناپدید شویم؟ روان‌شناسی میل به فرار

میل به فرار؛ چرا گاهی می‌خواهیم از همه‌چیز دور شویم؟

خیال‌پردازی درباره‌ی فرار یا حتی نزدیک شدن به انجام آن، شاید رایج‌تر از آن باشد که فکر می‌کنیم. فرار در اصل تلاشی است برای فاصله گرفتن از دنیایی که احساس می‌کنیم مطابق میل ما پیش نمی‌رود.

گاهی احساس می‌کنیم در زندگی گیر افتاده‌ایم یا از روزمرگی خسته شده‌ایم و به دنبال تازگی و سرزندگی هستیم. شاید از روابطمان ناراضی باشیم، از شغلمان دل‌زده شده باشیم یا درگیر تعهدات خسته‌کننده‌ی روزانه باشیم.

در بیشتر مواقع، راه‌حل اصلی فرار واقعی نیست. پاسخ ناراحتی‌های ما معمولاً در گوشه‌ی دیگری از دنیا پیدا نمی‌شود؛ بلکه در درون خود ماست. به جای غرق شدن در خیال فرار، بهتر است اندکی درون‌نگری کنیم تا به ریشه‌ی احساساتمان برسیم.

چرا گاهی حس فرار داریم؟

ما به طور طبیعی تمایل داریم از ناراحتی دوری کنیم و به دنبال لذت باشیم. وقتی شرایط پیچیده یا طاقت‌فرسا می‌شود، ذهن به دنبال راهی برای رهایی از استرس و شروع دوباره می‌گردد. حتی خیال‌پردازی درباره‌ی فرار می‌تواند به طور موقت ما را از احساسات ناخوشایند جدا کند و حس کنترل و آرامش بدهد.

اما واقعیت این است که این حس، اگرچه موقتاً آرامش‌بخش است، مشکل اصلی را حل نمی‌کند.

چرا فرار کردن راه‌حل نیست؟

برای بعضی‌ها، ایده‌ی فرار فقط یک خیال است، اما برای برخی دیگر ممکن است به تصمیمی جدی تبدیل شود. با این حال، در بیشتر موارد، فرار کردن نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه باعث می‌شود مشکلات عمیق‌تر شوند.

فرار، فرصت رویارویی با ریشه‌ی مسائل را از ما می‌گیرد و می‌تواند به روابطمان – از جمله رابطه با خودمان – آسیب بزند. احساس امنیت در ارتباط با دیگران، بازتاب مستقیمی از میزان آرامش درونی ماست و اگر از موقعیت‌های دشوار فرار کنیم، فرصت رشد و درمان خود را از دست می‌دهیم.

البته در شرایطی که احساس ناامنی، آزار یا بی‌احترامی به مرزهای شخصی وجود دارد، ترک موقعیت می‌تواند ضروری و سالم باشد. اما در سایر موارد، بهتر است به جای گریز، به فهم علت احساساتمان بپردازیم.

چگونه با میل به فرار کنار بیاییم؟

احساس فرار داشتن طبیعی است، اما برای آرامش واقعی باید با ریشه‌ی آن روبه‌رو شویم. در ادامه چند راهکار برای مدیریت این احساس آورده شده است:

۱. ریشه‌ی احساس را بشناسید

از خود بپرسید چه چیزی باعث می‌شود بخواهید فرار کنید. آیا در روابطتان الگوهای تکراری می‌بینید؟ در کار احساس سردرگمی می‌کنید؟ یا از مسیر زندگی‌تان ناراضی هستید؟ اگر پاسخ مثبت است، بهتر است با یک درمانگر گفتگو کنید تا به درک عمیق‌تر و درمان زخم‌های درونی برسید.

۲. از دیگران کمک بگیرید

هیچ‌کس واقعاً تنها نیست. درخواست کمک نشانه‌ی ضعف نیست، بلکه نشانه‌ی آگاهی و شجاعت است. گفتگو با یک دوست، یکی از اعضای خانواده یا مشاور می‌تواند به شما کمک کند دید بهتری نسبت به احساسات خود پیدا کنید و از سردرگمی بیرون بیایید.

۳. برای خودتان وقت بگذارید

گاهی تنها چیزی که نیاز داریم، کمی زمان برای خودمان است. حتی یک بعدازظهر خلوت یا دور شدن کوتاه از فضای روزمره می‌تواند میل به فرار را کاهش دهد. مراقبت از خود، پیش‌شرط کمک به دیگران است.

۴. برخی تعهدات را کاهش دهید

اگر احساس می‌کنید در تعهدات و مسئولیت‌ها غرق شده‌اید، بررسی کنید کدام کارها را می‌توانید واگذار یا حذف کنید. نداشتن زمان برای استراحت و لذت بردن از زندگی، زمینه‌ی شکل‌گیری میل به فرار را افزایش می‌دهد.

۵. چیزهای جدید امتحان کنید

اگر بی‌حوصلگی عامل اصلی احساس فرار است، فعالیت‌های جدید می‌توانند ذهن و روح شما را تازه کنند. پیاده‌روی، نقاشی، یادگیری مهارت تازه یا سفر کوتاه می‌تواند انرژی جدیدی به زندگی‌تان بدهد.

جمع‌بندی

فرار کردن شاید در کوتاه‌مدت آرامش‌بخش باشد، اما در بلندمدت می‌تواند اضطراب را افزایش دهد و احساس ناتوانی را تشدید کند. با شناسایی دلایل درونی میل به فرار، می‌توانید تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنید که نه موقتی، بلکه پایدار و درمان‌گر باشند.

منتشر شده توسط رسامَگ در پلتفرم رسانیکا