چرا نادیده گرفتن احساسات، آسیب‌زننده است؟

سرکوب احساسات می‌تواند به سلامت روان و جسم آسیب برساند. تمرین ابراز احساسات برای بهبود حال خوب بسیار مهم است. همه ما لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که غرق در احساسات شدید شده‌ایم، اما به جای اینکه آنها را بیرون بریزیم، در خود فرو می‌بریم. نگه داشتن احساسات در سینه اغلب حس امنیت ایجاد می‌کند، اما همیشه سالم‌ترین راه نیست. فرو خوردن احساسات ممکن است به نظر برسد که شما قوی هستید یا از درگیری اجتناب می‌کنید، اما در آینده می‌تواند مشکلات بزرگتری ایجاد کند.

مواقعی را در نظر بگیرید که در میان غم و اندوه لبخند زده‌اید، اما وقتی کسی نظری بی‌ملاحظه می‌دهد، به گریه می‌افتید یا مواقعی که خشم خود را فرو خورده‌اید و ناگهان به دلیل یک ناراحتی جزئی منفجر می‌شوید.

سرکوب احساسات مانع از مطرح شدن نیازها و ارتباط واقعی با دیگران می‌شود. در درازمدت، این امر به روش‌های غیرمنتظره می‌تواند به سلامت روان و جسم آسیب جدی برساند.

چرا ما تمایل داریم احساسات خود را سرکوب کنیم؟

موقعیت‌های زیادی وجود دارد که احساس می‌کنیم مجبوریم احساساتمان را سرکوب کنیم: برای گذراندن روز، فکر کردن به اینکه بعداً با آن کنار می‌آییم، احساس بی‌ارزشی آن یا تلاش برای حفظ روابط. اغلب دلیل اصلی سرکوب احساسات، آسان‌تر و ایمن‌تر به نظر رسیدن این کار است.

برخی افراد با بزرگ شدن یاد می‌گیرند که ابراز احساسات امن نیست. والدین ممکن است احساسات خود یا کودک را نادیده بگیرند، کوچک جلوه دهند یا ترسناک واکنش نشان دهند. این افراد در بزرگسالی ممکن است از نظر احساسی سرکوب شوند و ترس از شنیدن «نه» یا قضاوت منفی داشته باشند.

تأثیرات سرکوب احساسات:

  • سلامت روان: نادیده گرفتن مداوم احساسات می‌تواند اعتماد به نفس را کاهش دهد و باعث استرس، افسردگی یا اضطراب شود. همچنین خشم و رنجش نسبت به دیگران را افزایش می‌دهد.

  • سلامت جسمی: سرکوب احساسات می‌تواند استرس مزمن ایجاد کرده و خطر بیماری‌های قلبی، دیابت، مشکلات حافظه و مشکلات گوارشی را افزایش دهد.

  • روابط اجتماعی: روابط انسانی برای سلامت روان حیاتی هستند. ابراز نکردن احساسات مانع رشد روابط عمیق و رضایت از زندگی می‌شود.

نشانه‌های سرکوب احساسات:

  • حس اینکه دیگران شما را درک نمی‌کنند.

  • نرسیدن به خواسته‌ها در تعامل با دیگران.

  • علائم جسمی مانند سردرد، تپش قلب و مشکلات گوارشی.

  • خشم و ناامیدی نسبت به جهان و دیگران.

  • کینه و نفرت نسبت به دیگران.

  • رفتارهای غیرکلامی مانند جمع کردن بدن، فشردن دست‌ها یا تلاش برای تغییر موضوع هنگام مکالمه.

ابراز احساسات و مهارت‌های تنظیم هیجانی:

ابراز احساسات نیاز به تمرین دارد. با گفتن احساسات مثبت شروع کنید و به مرور احساسات خنثی یا منفی را نیز ابراز کنید. مثال‌ها:

  • «وقتی دیشب شام پختی، احساس دوستی کردم.»

  • «امیدوارم شنبه توی پروژه کمکم کنی.»

  • «وقتی با هم این کار را انجام می‌دهیم، خوشحالم.»

  • «گاهی حس می‌کنم حرف‌هایم را نمی‌شنوی.»

  • «وقتی XYZ را فراموش کردی، ناراحت شدم.»

مهارت‌های دیگری که به مدیریت و ابراز احساسات کمک می‌کنند:

  • ذهن‌آگاهی: تمرکز بر احساسات بدون قضاوت.

  • بازتعریف شناختی: تغییر نگاه به موقعیت‌ها.

  • پذیرش: تصدیق احساسات بدون انکار یا رد کردن آن‌ها.

  • راهکارهای سالم مقابله: ورزش، گفتگو با دوست، نوشتن خاطرات یا گوش دادن به موسیقی.

تمایل به پنهان کردن احساسات عادتی ریشه‌دار است، اما شکستن این چرخه با پشتکار و تمرین ممکن است دشوار ولی ارزشمند باشد. در صورت نیاز، مراجعه به متخصص سلامت روان می‌تواند مهارت‌های مقابله‌ای و ابراز احساسات مؤثر را آموزش دهد.

منتشر شده توسط رسامَگ در پلتفرم رسانیکا